رغبتی شیرین
چون کاشانه ز دست همسرت ترک گفتی
اندک خنده ای از سر بذله های تکراری،
نه بر در و دیوار و گرد و غبار،
که بر زوجت،
کار شاقی نیست.
کیست که نکند تحسین توش تابان عشقبازی زن و
همراهی اش؟
صفات گرمی دیرینه اش؟
آری انکار هست،
لیک زن می سوزد،
آنقدر که کاشانه به آتش کشد
شاعر: ربکا اوکرنت
مترجم: غلام مرادی